وبلاگ کتابخانه عمومی فرزانگان
فرجام قاتل سلطان صاحبقران به روایت مورخان
سه شنبه 21 مرداد 1393 ساعت 12:4 | بازدید : 138 | نویسنده : ? | ( نظرات )

21 مردادماه برابر با سالروز اعدام میرزا رضا کرمانی، قاتل ناصرالدین‌شاه قاجار است. ماجرای قتل این شاه قاجار در بیشتر کتاب‌های تاریخی همعصر وی ذکر شده و مورخان و وقایع‌نگاران از ابعاد گوناگونی به آن نگریسته‌اند. «ایبنا» در این گزارش به برخی کتاب‌هایی که این رویداد تاریخی را ثبت کرده‌اند اشاره کرده است.میرزا رضا کرمانی

 میرزا رضا از شاگردان سید جمال‌الدین اسدآبادی و قاتل ناصرالدین شاه بود. وی چندی پیش از قتل شاه قاجار برای شکایت از حاکم کرمان به‌تهران آمد اما مورد آزار نایب‌السلطنه کامران میرزا قرار گرفت و مدت‌ها همراه حاج سیاح محلاتی و چند تن دیگر در زندان محبوس بود. وی پس از آزادی جزو مریدان سید جمال‌الدین اسدآبادی شد. میرزارضا کرمانی به‌شدت تحت تاثیر تعلمیات سید جمال قرار گرفت. تا این‌که در اردیبهشت 1275 ناصرالدین‌شاه را که برای زیارت به حرم حضرت عبدالعظیم رفته بود، به ضرب گلوله به قتل رساند. 

این حادثه در اکثر آثار وقایع‌نگاران و مورخان عصر قاجار بازتاب داشته است که از آن میان ناظم‌الاسلام کرمانی مولف «تاریخ بیداری ایرانیان» و یحیی دولت‌آبادی صاحب آثاری چون «حیات یحیی» و «آیین در ایران» بیشتر به این ماجرا پرداخته‌اند.

روایت دولت‌آبادی از احوالات میرزارضا در شب قبل از ترور شاه 

یحیی دولت‌آبادی، از رجال عصر مشروطه و مولف آثاری چون «حیات یحیی» و «آیین در ایران» که شب قبل از ترور ناصرالدین شاه همراه با جمعی از دوستان خود به زیارت حضرت عبدالعظیم رفته و میرزا رضا را در حال زیارت و تفکر دیده بود در خاطرات خود این‌چنین شعف میرزا رضا را به‌هنگام مطلع شدن از قصد شاه قاجار برای زیارت حضرت عبدالعظیم روایت می‌کند: «در تاریکی زاویه ایوان شخصی در لباس کسبه دیده می‌شد که صورتش درست تمیز داده نمی‌شد. این شخص میرزا رضای کرمانی است که گوشه تاریکی سرپا نشسته، دست‌ها را بر روی زانو و سر را بر روی دست‌ها گذارده، در دریای فکر و خیال فرو رفته بی‌آنکه تغییر وضعی به خود بدهد یا کلمه‌ای بگوید.»
 
دولت‌آبادی در ادامه می‌نویسد: «در این حال دو تن از زوار در طرف دیگر ایوان نشسته با یکدیگر صحبت داشته درضمن سخن می‌گویند فردا شاه به زیارت می‌آید قرق هم نمی‌باشد. چون تاکنون رسم بوده است هر وقت شاه به این مزار مشرف می‌شده صحن و حرم را به کلی قرق می‌نمودند. به محض آن‌که از زبان این دو زوار شنیده می‌شود، شاه فردا به زیارت می‌آید و قرق هم نمی‌باشد، مجسمه فکر و خیال در تاریکی زاویه ایوان به جنبش آمده سر از روی دست و زانوی تحیر برداشته از روی تعجب می‌گوید شاه فردا اینجا می‌آید، قرق هم نیست.»

 


موضوعات مرتبط: , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 41 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
آخرین مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 410
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 108
:: باردید دیروز : 1
:: بازدید هفته : 978
:: بازدید ماه : 1159
:: بازدید سال : 19846
:: بازدید کلی : 228054